کمی دربارۀ اعتیاد و اعتیاد رفتاری
در روم باستان، به اعتیاد دچار شدن بدان معنا بود که شخص به بَردگی محکوم شده است. اگر کسی پولی از دیگری قرض میگرفت و از عهدۀ پرداخت بدهیاش برنمیآمد، قاضی او را به اعتیاد محکوم میکرد.
او ناچار بود مادامی که قرضش را نپرداخته است به عنوان یک برده برای شخصی که بدو مدیون است کار کند. این ماجرا، نخستین کاربرد کلمۀ اعتیاد (addiction) بود، در عین حال واژۀ مزبور بر هر قید و بندی دلالت داشت که گسستنش دشوار بود.
تعاریف مدرن مشخص میسازد که اعتیاد در نهایت چیز ناخوشایندی است. یک رفتار معین فقط وقتی اعتیادآور است که عواقب زیابارش نهایتاً بر پاداشهای آنی که به همراه میآورد، بچربد.
اعتیاد، وابستگی عمیق به تجربهای است که مضر است اما مشکل میتوان بدون آن سر کرد. اعتیادهای رفتاری شامل رفتارهای خوردن، نوشیدن، تزریق کردن یا استعمال دخانیات نمیشود.
اعتیادهای رفتاری وقتی پدیدار میشوند که شخص نمیتواند در برابر رفتاری معین مقاومت کند، رفتاری که به رغم برآوردن یک نیاز روانشناسیک در کوتاهمدت، لطمۀ نمایانی در درازمدت ایجاد میکند.
وسواس فکری و وسواس عملی قوم و خویشهای نزدیک اعتیاد رفتاری هستند.
وسواسهای فکری، افکاری است که شخص نمیتواند به آن فکر نکند، و وسواسهای عملی، رفتاری است که شخص قادر نیست از انجام دادنش خودداری کند. یک تفاوت کلیدی میان اعتیادها و وسواسهای فکری و عملی وجود دارد. اعتیادها به پاداش آنی یا تقویت مثبت نوید میدهند.
در مقابل، دنال نکردنِ وسواسهای فکری و عملی شدیداً ناخوشایند است. وسواس فکری و عملی، آسودگی از این حالت ناخوشایند – که به تقویت منفی نیز مرسوم است – را مژده میدهد ولی پاداشهای خوشایندِ یک اعتیادِ کامیاب شده را نوید نمیدهد.
اینگونه اعتیاد راندمان زندگی را کاهش میدهد و باعث میشود که در کار و عمل کمتر موثر باشیم و تعاملات ما با بقیۀ افراد را محدود میسازد.
[از کتاب لطفاً زامبی نباشید، آدام آلتر]
موضوعات ویدیو
- اعتیاد رفتاری یک پدیدۀ نوظهور
- دو عامل شدت گرفتن اعتیاد رفتاری
- دستگاههای پورتابل
- پستانک بزرگسالان
- دلایل دوباره و دوباره چک کردن گوشی