۸۰- بترس ولی انجام بده

اگر از چیزی ترسیدی در همان چیز وارد شو زیرا شدت آزار خویشتن‌داری از آن، بزرگتر از آنست که می‌ترسی. نهج‌البلاغه.

۷۹- دی‌اِن‌اِی برند

زمانی که یک برند نسبت به ژن برند خود صادق باقی بماند و پیوسته هدف خود را دنبال کند، برند، بازار را دو قطبی می‌کند. برخی به دوستدار برند و برخی به متنفران برند تبدیل می‌شوند.

هر برندی صفات قوی و مشخصی دارد. احتمالاً در بخش خاصی از بازار محبوب نخواهد بود. هدفی که این برندها باید داشته باشند گروهی از دوستداران است که تمایل دارند از برند در دنیای دیجیتال حمایت کنند.

فیلیپ کاتلر، کتاب بازاریابی عصر چهارم.

۷۸

رقابت سرِ گرفتنِ سهم بازار بیشتر تا یه جایی سالم پیش می‌ره. از اونجایی که یکی از بازیکنا شروع می‌کنه به کلک زدن، بازی میفته رو دورِ نادور. دوری که از این به بعد باعث زشت‌تر شدنِ چهره‌ی بازیکنا می‌شه. منابع سریع‌تر و بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیره.

این منبع تا همین چند ده سال پیش “زمین” بود، ولی حالا منبع اصلی شده “انسان”. یعنی همه داریم سرِ هر چه سریع‌تر منهدم کردن خودمون با هم رقابت می‌کنیم. جالب نیست؟!

۷۷

ماشین، هوش مصنوعی، الگوریتم هم خطا می‌کنن؛ و ما تو این دوره باور داریم: انسان جایزالخطاس اما ماشین نه. ماشین رو دارای «مقام عصمت» می‌دونیم و مبری از هر گونه اشتباه. آیا این موجود قابل ستایش نیست؟ وقتش نرسیده این موجود هوشمند (پیش‌بینی‌کننده) رو پرستش کنیم؟ چی بالاتر از اینکه بنده‌ی ماشین باشیم؟

۷۶- اثرگذاری رسانه

رسانه روی محتوا اثر می‌ذاره (یه چهارچوب با محدودیت‌های خاص). محتوای تغییر یافته تحت تاثیر رسانه، باعث تغییر ذائقۀ مصرف‌کننده می‌شه. این ذائقه‌ باعث تغییر محتوا از سمت تولید‌کننده می‌شه. این چرخه مدام تکرار و هِی تشدید می‌شه (تولیدکننده چیزی رو تولید می‌کنه که مناسب ذائقۀ مخاطب باشه، ذائقه‌ای که توسط محدودسازی و جهت‌دهیِ غیر مستقیم رسانه روی محتوا به وجود اومده). رسانۀ جدید همه‌گیر می‌شه. فرهنگ تغییر می‌کنه، و همه‌ی اینا زیر سرِ رسانه‌س، نه محتوا.

۷۵- اثرپذیری اینفلوئنسرها

اینفلوئنسرها هر چقدر اینفلوئنس و اثرگذاریشون بیشتر می‌شه به همون نسبت اثرپذیریشون هم بیشتر می‌شه. شما میانگین افرادی هستید که بیشترین وقتتان را با آنها می‌گذرانید!

۷۴

وقتی زندگیت رو طوری جلو می‌بری که ارزش نمایش دادن و به اشتراک گذاشتن تو شبکه‌های اجتماعی رو داشته باشه، کم‌کم علاقه‌ت به نمایش دادن بیشتر از زندگی کردن می‌شه. هر چی ارزشِ نمایشیِ یه وضعیت بیشتر بشه، ارزشِ زندگی کردنش کمتر می‌شه! بلاگری روزمره‌گی، اینجوری «زندگی» رو ازت می‌گیره.

۷۳

تلاش برای دستیابی به اوج بهره‌وری اکنون یک دین است. دینی متشکل از کاهنان عالی‌رتبه (معلمان مدیریت زمان، متخصصان برنامه‌ریزی، کوچ‌های بهره‌وری) آموزه‌های مختلف (برنامه‌ها، ابزارها، متدها) و میلیون‌ها دیندار (شرکت‌کنندگان در کارگاه‌ها، هوادارن). [اندرو تاگارت]

۷۲

فک کن توییتِ اعتراضی بزنی و کسایی که شاکین لایکت کنن و فالوورات زیاد بشه. افزایش لایک و فالوور به خاطر اعتراض! حالا چی می‌شه؟ مسلماً هر چی تعصبی‌تر بشی و بیشتر باعث خشم یا ترس بقیه بشی زودتر رشد می‌کنی اینجوری «معترض» بودن می‌شه راهی برای کسب جایگاه اجتماعی!

۷۱

داده نفت جدید است. آن از زمین و این از انسان استخراج می‌شود.

برچسب‌ها: آینده | داده | هوش مصنوعی

۷۰- کارمندی خر است!

این جملات انگیزاننده که می‌گن تو مثل شیر باید بجنگی و کسب‌وکار خودتو بسازی و دیگه کارمند نباشی، چجوریه که “کارمند بودن” رو بد می‌دونن ولی “کارمند داشتن” رو خوب؟ یعنی مورد ظلم واقع شدن بده، ظلم کردن خوبه؟!

۶۹

به اعتقاد وایزنباوم، با هر چه بیشتر تجربه کردن زندگی‌مان از طریق نمادهای چشمک‌زن منفک روی صفحه نمایش‌مان، خطر بزرگ پیش روی‌مان این است که انسانیت‌مان مانند احساسات و همدلی را از دست بدهیم و همان ویژگی‌هایی را قربانی کنیم که از ماشین‌ها متمایزمان می‌کند. [کم‌عمق‌ها، ص ۲۲۷]