۹۲- ترند شدنِ آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی در آینده

به نظرم تو چند سال آینده موضوعِ «مضرات شبکه‌های اجتماعی» تبدیل می‌شه به ترند. یعنی بلاگرایی پیدا می‌شن که با گفتنِ این مسائل و سرگرم‌کننده کردنِ (سطحی کردن) موضوع شروع می‌کنن به فالوور گرفتن و زیاد کردنِ لایک و کامنتاشون. اینجوری بحث رفته‌رفته می‌ره تو حاشیه و تبدیل می‌شه به سرگرمی و اثرگذاریش رو از دست می‌ده. یعنی آدمای خیلی زیادی داستان رو می‌شنون ولی خیلی سطحی.

۷۶- اثرگذاری رسانه

رسانه روی محتوا اثر می‌ذاره (یه چهارچوب با محدودیت‌های خاص). محتوای تغییر یافته تحت تاثیر رسانه، باعث تغییر ذائقۀ مصرف‌کننده می‌شه. این ذائقه‌ باعث تغییر محتوا از سمت تولید‌کننده می‌شه. این چرخه مدام تکرار و هِی تشدید می‌شه (تولیدکننده چیزی رو تولید می‌کنه که مناسب ذائقۀ مخاطب باشه، ذائقه‌ای که توسط محدودسازی و جهت‌دهیِ غیر مستقیم رسانه روی محتوا به وجود اومده). رسانۀ جدید همه‌گیر می‌شه. فرهنگ تغییر می‌کنه، و همه‌ی اینا زیر سرِ رسانه‌س، نه محتوا.

۷۵- اثرپذیری اینفلوئنسرها

اینفلوئنسرها هر چقدر اینفلوئنس و اثرگذاریشون بیشتر می‌شه به همون نسبت اثرپذیریشون هم بیشتر می‌شه. شما میانگین افرادی هستید که بیشترین وقتتان را با آنها می‌گذرانید!

۷۴

وقتی زندگیت رو طوری جلو می‌بری که ارزش نمایش دادن و به اشتراک گذاشتن تو شبکه‌های اجتماعی رو داشته باشه، کم‌کم علاقه‌ت به نمایش دادن بیشتر از زندگی کردن می‌شه. هر چی ارزشِ نمایشیِ یه وضعیت بیشتر بشه، ارزشِ زندگی کردنش کمتر می‌شه! بلاگری روزمره‌گی، اینجوری «زندگی» رو ازت می‌گیره.

۶۵- محتوای با کیفیت

اگه چیزی که تو ذهن مخاطبم شکل می‌گیره همون چیزی باشه که من قصد القای اونو داشتم، یعنی محتوای من باکیفیت‌ بوده. محتوای با کیفیت نه یعنی گرافیک در حد مسابقات بین‌المللی یا تصویربرداری با دوربین چند صد میلیونی.

۵۹

صمیمیت با زیاد شدن فالوورات ناپدید می‌شه. وقتی دو هزار نفر هر روز بهت پیام بدن مجبوری توجهتو بین همشون یا حداقل یه تعدادی‌شون پخش کنی. مجبوری با هر کی فقط یه کوچولو حرف بزنی. هر چی بیشتر دورت شلوغ بشه تنهاتر می‌شی!

۵۵- توهم آزادی

+ دیگه نمی‌کشم، می‌شه یه ماه برم مرخصی؟
– هیچ مشکلی نداره، فقط برگردی پیجت خراب می‌شه
+ دو سال مدام روش کار کردم؟!
– من مجبورت نمی‌کنم. آزادی هر کاری دوست داری بکنی
+ یعنی می‌ذاری برم؟
– برگردی پیجت خراب می‌شه!
(دیالوگ ثابت صاحب حساب کاربری و الگوریتم شبکه‌های اجتماعی)

۱۶

نیکلاس کار تو کتاب کم‌عمق‌ها (the shallows) آورده: اوایل که کتاب دراومده بود چون الفبا پیچیده بود و سرهم می‌نوشتن، کسایی که کتاب می‌خوندن با صدای بلند می‌خوندن. یکم که گذشت و الفبا و شکل کتاب تغییر کرد “صامت‌خوانی” رواج پیدا کرد. این قضیه باعث شد از طرف نویسنده‌ها “خلوت‌نویسی” دربیاد. اینکه توی خلوت می‌نوشتن نه به صورت دیکته به یه نفر دیگه باعث شد دایره‌ی لغات افزایش پیدا کنه و کلی شکوفایی ادبی و علمی به وجود بیاد. ادامه می‌ده، حالا (سال ۲۰۱۰ داره اینارو می‌گه) با اومدن کیندل و اتصالش به اینترنت تو آینده شاهد این هستیم که با هم به صورت گروهی کتاب می‌خونیم. من حاشیه می‌زنم روی کتاب تو می‌بینی. در حال خوندن کتاب با بقیه‌ی کسایی که در حال خوندن کتاب هستن چت می‌کنیم. خلاصه می‌شه یه شبکه‌ی اجتماعی.

در نهایت یه جمله می‌گه که این مقدمه رو برای اون آوردم. می‌گه: [در این وضعیت] نویسندگی وسیله‌ای برای ضبط وراجی خواهد شد!

۱۵

یووال نوح هراری می‌گه ما تو عصر بیست و یکم از فقر فلسفی رنج می‌بریم و نیاز داریم به دیدگاه‌های جدید. می‌گه تمام چیزایی که الان به عنوان اصول فکری و فلسفی داریم، همشون برای قرن هجدهمه. سوال اینه که آیا انسانِ عجولِ سطحیِ دنبالِ سرگرمیِ قرن بیست و یک، اصلاً توان تولید ایده‌ی جدید فلسفی رو داره؟ آیا این همه اختراع و اکتشاف و فکر توی اون دوره، به خاطر رونق کتاب نوشتن و کتاب خوندن نبوده؟ آیا ادامه‌ی مصرف محتواهای به شدت کوتاه باعث نمی‌شه انسانِ عصر اینترنت توان نظریه‌پردازی رو از دست بده؟ آیا پر شدن ریزترین لحظات عمر یه آدم با سرگرمی‌های ارزونِ جذاب که صرفاً سرگرم‌کننده هستن و ذهن رو مصرف‌کننده‌ محض بار میارن، فرصتی برای فعالیت ذهن که بخواد چیزی تولید کنه می‌دن؟ اگه بدن آیا ذهن توان تولید محتوای عمیقی رو داره که مثل ایده‌های قرن هفده و هجده تا صدها سال اثرگذار باشه؟

۱۲- عصر انتشار

رنه دکارت: i think therefore i am. می‌اندیشم پس هستم.
انسان عصر دیجیتال: i share therefore i am. منتشر می‌کنم پس هستم.

اگر انسان قرن هفدهم با “اندیشیدن” خودش رو تعریف می‌کرد، انسان قرن بیست و یک با “به اشتراک گذاشتن” خودش رو تعریف می‌کنه. یعنی هستیِ انسانِ عصر دیجیتال با “اشتراک گذاری” گره خورده. اگر سیصد سال پیش اندیشمندان انسان‌های ارزشمند محسوب می‌شدن، الان “به اشتراک گذارندگان” انسان‌های شهیر هستن.

بالاخره بعد از چند هزار سال امکان تولید و انتشار محتوا برای تمام بشر فراهم شذه. دیگه مثل قدیم نیست که فقط یه عدۀ خیلی کمی که سواد کافی و توانایی نوشتن داشتن بتونن نظراتشون رو با بقیه به اشتراک بذارن. الان همه می‌تونن بقیه رو از دیدگاه‌های خودشون آگاه کنن. شایدم از کل زندگی‌شون. شاید بتونیم بگیم عصر اطلاعات تجلی خواست انسان برای ساده‌سازی پروسۀ تولید و انتشار محتوا بوده.