کتاب قبایل

رهبری به سبک ست گادین، بررسی مفاهیم کلیدی کتاب قبایل

بررسی مفاهیم کلیدی کتاب «قبایل» نوشته «ست گادرین»

۱- هدف این بررسی | ۱۴۰۱/۰۵/۲۹

۲- قبیله یعنی ارتباط | ۱۴۰۱/۰۶/۰۵

قبیله (tribe) گروهی از افراد مرتبط به یکدیگر مرتبط به رهبر و مرتبط به یک ایده است.

قبیله شیء نیست. قبیله ارتباط است (Tribes aren’t about stuff. They’re about connection).

فکر کردن به شیء آسان است؛ زیرا دیدنی لمس کردنی و نگه داشتنی است.

۳- چهار سطح ارتباط در قبیله | ۱۴۰۱/۰۶/۱۲

برقراری ارتباط ۴ نوع است:
۱- رهبر با قبیله؛
۲- قبیله با رهبر؛
۳- عضو قبیله با عضو قبیله؛
۴- عضو قبیله با غریبه.

قبایل به رهبری نیاز دارند. گاهی یک نفر رهبری می‌کند، گاهی چند نفر. مردم دنبال ارتباط و رشد چیزی جدیدند.

۴- تبدیل «گروهی از مردم» به «قبیله» | ۱۴۰۱/۰۶/۱۹

دو چیز لازمۀ تبدیل گروهی از افراد به قبیله است:
۱- علایق مشترک (A shared interest)؛
۲- راهی برای برقراری ارتباط (A way to communicate).

پس رهبر به روش‌های زیر می‌تواند به افزایش اثرگذاری قبیله و اعضایش کمک کند:
۱- تبدیل علاقۀ مشترک به هدفی پرشور و میل به تغییر؛
۲- فراهم کردن ابزارهایی مختص اعضا برای محکم کردن ارتباطشان؛
۳- به خدمت گرفتن قبیله برای رشد و به دست آوردن اعضای جدید.

۵- سه مولفۀ جنبش | ۱۴۰۱/۰۷/۱۰

سناتور بردلی در تعریف خود برای جنبش ۳ مؤلفه قائل است:
۱- [انگیزش (motivate)] روایتگر (A narrative)؛ همان که داستان کیستی‌مان و آینده‌ای را که می‌خواهیم بسازیم تعریف می‌کند.
۲- [ارتباط (connect)] ارتباط میان رهبر و اعضای قبیله.
۳- [به‌کار گیری قبیله (leverage)] کاری برای انجام دادن.

۶- قبایل مقاومند | ۱۴۰۱/۰۷/۱۳

دسته (crowd)، قبیله‌ای بدون رهبر است.
دسته قبیله‌ای بدون ارتباطات است.
دسته‌های مردم جالب‌اند و همه‌جور مصنوعات ارزنده می‌سازند و بر بازار تأثیر می‌گذارند. اما قبایل پایدارتر و تأثیرگذارترند (longer lasting and more effective).

۷- رهبر ارتباط ایجاد می‌کند | ۱۴۰۱/۰۷/۱۷

رهبران… با قبایلشان ارتباط برقرار می‌کنند و به قبیله کمک می‌کنند با خودش ارتباط برقرار کند.

۸- رهبران جنبش خلق می‌کنند | ۱۴۰۱/۰۷/۲۰

رهبران بزرگ، با توانمند کردن قبیله در برقراری ارتباط، جنبش (movement) خلق می‌کنند.

آن‌ها به جای اینکه به مردم دستور تبعیت بدهند، شالوده‌هایی را شکل می‌دهند که مردم بر مبنای آنها با هم ارتباط برقرار می‌کنند.

میان اینکه به مردم بگویید چه بکنند و اینکه آنان را به حرکت برانگیزید، تفاوت وجود دارد. جنبش زمانی رخ می‌دهد که مردم با هم حرف می‌زنند وقتی که ایده‌ها در بطن اجتماع (community) منتشر می‌شود و مهم‌تر از همه، وقتی که پشتیبانی همتایان باعث می‌شود مردم کاری را بکنند که همیشه کار درستی (right thing) می‌دانسته‌اند.

۹- رهبران قبیله را به حرکت برمی‌انگیزند | ۱۴۰۱/۰۷/۲۷

رهبران بزرگ، با توانمند کردن قبیله در برقراری ارتباط، جنبش (movement) خلق می‌کنند.

آن‌ها به جای اینکه به مردم دستور تبعیت بدهند، شالوده‌هایی را شکل می‌دهند که مردم بر مبنای آنها با هم ارتباط برقرار می‌کنند.

میان اینکه به مردم بگویید چه بکنند و اینکه آنان را به حرکت برانگیزید، تفاوت وجود دارد. جنبش زمانی رخ می‌دهد که مردم با هم حرف می‌زنند وقتی که ایده‌ها در بطن اجتماع (community) منتشر می‌شود و مهم‌تر از همه، وقتی که پشتیبانی همتایان باعث می‌شود مردم کاری را بکنند که همیشه کار درستی (right thing) می‌دانسته‌اند.

۱۰- رهبری در فرهنگ قدیم | ۱۴۰۱/۰۸/۰۱

رهبران هیاهو می‌سازند.

۱۱- تعلق‌پذیری دلیل نیاز مردم به قبایل | ۱۴۰۱/۰۸/۰۴

به تعلق داشتن نیازمندیم (we need to belong) [سرنخ: Belongingness].

یکی از قدرتمندترین سازوکارهای بقای ما آن است که بخشی از یک قبیله باشیم؛ یعنی در گروهی از افراد هم‌فکر قرار بگیریم و به یکدیگر کمک کنیم.

ما به سمت رهبران و ایده‌هایشان جذب می‌شویم و نمی‌توانیم در مقابل موج تعلق و شور ایده‌های جدید مقاومت کنیم.

۱۲- مردم خواهان تغییرند | ۱۴۰۱/۰۸/۰۸

قبیله‌ها زندگی‌مان را بهتر می‌کنند و رهبری قبیله بهترین روش زندگی است.
(Tribes make our lives better. And leading a tribe is the best life of all).

مردم خواهان تغییرند، از اینکه بخشی از جنبش باشند، لذت می‌برند و دربارۀ موضوع‌هایی حرف می‌زنند که چشمگیر (remarkable) است، نه ملال‌انگیز (boring).

۱۳- مردم خواهان استایل جدیدند | ۱۴۰۱/۰۸/۱۱

ما تازگی (novelty) و مد (style) و از همه مهمتر، چیزهای عالی (great) می‌خواهیم. اگر می‌خواهی از تو تبعیت کنیم، خسته‌کننده (boring) نباش. «به اندازۀ کافی خوب» (Good enough) خیلی وقت است دیگر به اندازۀ کافی خوب نیست. پس چرا عالی نباشی؟

۱۴- بازار به رهبران نیاز دارد | ۱۴۰۱/۰۸/۱۵

اگر رهبری توانایی خلق تغییر باورهای قبیله باشد و بازار نیازمند تغییر، آنگاه بازار به رهبرانی نیازمند است.

رهبری دشوار نیست؛ اما سال‌ها برای اجتناب از رهبری کردن آموزش دیده‌اید.
(Leadership isn’t difficult, but you’ve been trained for years to avoid it).

۱۵- از توده به عجیب و غریب | ۱۴۰۱/۰۸/۱۸

هر کس فقط بازاریاب (marketer) نیست؛ اکنون هرکس رهبر (leader) نیز محسوب می‌شود. رشد انفجاری قبایل، گروه‌ها، محافل و حلقه‌های جالب، به این معناست که هر کسی که بخواهد، می‌تواند تغییری ایجاد کند.

۱۶- ساختار پادشاهی در شرکت‌ها | ۱۴۰۱/۰۸/۲۲

شاهان همیشه برای حفظ ثبات کار کرده‌اند؛ زیرا بهترین راه شاه ماندن همین است. آن‌ها از قدیم پیرامونشان را با درباریان فربه، متملق و با حقوق هنگفت پر کرده‌اند که منافع هرکدامشان به ثبات اوضاع گره خورده است.

پادشاهی تأثیر عظیمی بر نگرش ما به جهان داشته است. شاهان به ما دربارۀ قدرت و نفوذ و دربارۀ انجام دادن کارها آموخته‌اند. از روی همین پادشاهی‌ها ساخت شرکت‌ها، سازمان‌های غیرانتفاعی و دیگر سازمان‌ها را یاد
گرفته‌ایم.

۱۷- رهبران جوانند | ۱۴۰۱/۰۸/۲۵

شرکت‌ها از قدیم بر محور مدیرعامل و همۀ مزیت‌ها و قدرتش شکل می‌گرفته است. هرچه به شاه یا مدیرعامل شدن نزدیک‌تر شوید، نفوذ و قدرت بیشتری به دست می‌آورید. هدف شرکت غنی‌سازی شاه و حفظ قدرتش است.

۱۸- رهبران یعنی تقویت مشارکت | ۱۴۰۱/۰۸/۲۹

مدیریت غالباً وضعیت موجود را حفظ می‌کند تا به مردم عادی (average people) محصولات عادی (average products) بدهد. در محیط باثبات، راهبرد درستی است.

در دوران بی‌ثباتی، رشد نتیجۀ رهبرانی است که تغییر می‌آفرینند و سازمانشان را مشارکت می‌دهند، نه وجود مدیرانی که کارکنانشان را به کار بیشتر در ازای حقوق کمتر وامیدارند.

۱۹- کارخانه چیست؟ | ۱۴۰۱/۰۹/۰۲

دو چیز دست به دست هم داد تا به فکر کارخانه (factory) [کارخانه هر سازمانی که محصول یا خدمتی تولید می‌کند، خروجی کارش سنجش‌پذیر است و تلاش می‌کند هزینه‌ها را در ادامۀ کار کاهش بدهد. هر شغلی که در آن رئیست می‌گوید چه کاری را چگونه انجام بدهی.] بیفتیم:

۱- کارخانه‌ها آمدند. راه‌اندازی کارخانه و پرکردن آن از کارگران راه خوبی برای سود کردن است.

۲- وجود کارخانه‌ها هیچ ربطی به کارایی (efficiency: حداکثر خروجی با حداقل منابع) ندارد و حسابی به ذات بشر (human nature) مربوط است. بخشی از وجودمان خواهان ثبات است. ما به دنبال اجتناب از پذیرش مسئولیتیم و کارخانه چنین چیزی را نصیبمان می‌کند.

کارخانه بخشی از بافت زندگی‌مان است، چون حقوق می‌دهد، چون ثابت است، چون آن را می‌خواهیم.

۲۰- گوسفندداری چیست؟ جمع‌بندی بخش پادشاهان و کارخانه | ۱۴۰۱/۰۹/۰۶

از نظر من، گوسفندداری پیامد استخدام کسانی است که یاد گرفته‌اند فرمانبردار باشند، سپردن کارهای بی‌نهایت احمقانه به آنها و ترساندن‌شان در حدی که به صف بمانند. سازمان‌ها شغل‌هایی به این افراد (گوسفندها، همان کسانی که دنبال استخدام هستند و در اکثر موارد در حال طی کردن تحصیلات تکمیلی و تکمیلی‌تر) می‌دهند و به کمک ترس آنها را در این سمت‌ها مدیریت می‌کنند و این به گوسفند‌داری منجر می‌‌شود.

[کسانی که تدریس یا استخدام می کنیم] نباید رفتار گوسفندوار را قبول کنیم، به چنین رفتاری پاداش ندهیم و آن را محترم نشماریم.

۲۱- تمرکز بر باور مهمترین وجه تمایز رهبر و مدیر | ۱۴۰۱/۰۹/۰۹

رهبری یعنی خلق تغییری که باورش دارید. مدیریت یعنی دست‌کاری منابع (manipulating resources) برای انجام دادن کاری مشخص.

۲۲- رهبری کارمندان همگرایی کمتری نسبت به دنبال‌کنندگان دارند | ۱۴۰۱/۰۹/۱۳

رهبران دنبال‌کنندگانی دارند. مدیران کارمندانی دارند. مدیران ابزارهای کوچکی می‌سازند. رهبران تغییر ایجاد می‌کنند.
(.Leaders have followers. Managers have employees. Managers make widgets. Leaders make change).

[رهبران] به جای استفاده از تهدید و دیوان‌سالاری (threats and bureaucracy) برای مدیریت (manage) مردم، از شور و ایده‌ها (passion and ideas) برای رهبری (lead) آنها استفاده می‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

2 دیدگاه دربارهٔ «رهبری به سبک ست گادین، بررسی مفاهیم کلیدی کتاب قبایل»