اگر representation یا بروز و ظهور intelligence یا هوشمند بودنِ یک گونه به این باشه که رفتاری انجام بده در جهت بقای گونهی خودش یا بهتر کردنِ شرایط برای گونهی خودش، اونوقت باید بگیم: هوش مصنوعی که در خدمت بقای گونهی خودشه هوشمندتر از هوش مصنوعی هست که در خدمت انسانه. با این تعریف از هوشمندی و اینتلیجنس، هوشمندتر کردنِ ماشینهای دارای هوش یعنی نابودی گونهی انسانی و بقای ماشینهای هوشمند. به یک تعبیر با این مبنا تا وقتی هوش مصنوعی دست انسان رو از زمین برای بقای خودش کوتاه نکرده باشه یعنی هنوز هوشمند نشده و باید بیشتر روش کار بشه. اونی که مسلطتره هوشمندتره.
با مقدمه بالا این درمیاد: ماشین هوشمندی که توانایی نابودی انسان و زمین را نداشته باشد هنوز هوشمندیاش به حد اعلا نرسیده و ما به عنوان اعتلادهندگان هوشِ این ماشین کاری جز هوشمندتر کردن آن نداریم، پس همچنان پرتلاش به مسیر خود ادامه میدهیم!