۱۰۵

ماشین، ربات، هوش مصنوعی فقط می‌تونن مشاغل «هیومن انیمال» (انسان از اون جهت که با حیوانات مشترکه) رو بگیرن نه «هیومن» (انسان از اون جهت که چیزایی بالاتر از حیوانات داره). یعنی اگه می‌خوای تحت سلطۀ ماشین نباشی تنها راهش اینه انسان و انسان‌تر بشی. دقت کن!

۱۰۴- اصل‌گرایی

اصل‌گرایی یعنی توجه بیشتر به اصل و کم‌توجهی به فرع. توجه یک‌اندازه به هر دو، یا توجه بیشتر به فرع و کم‌توجهی به اصل، یا توجه فقط به اصل، یا توجه فقط به فرع، نتیجۀ مطلوبی نداره. وقتی با به دست آوردن چیزی باید چیزی رو از دست بدیم، بهترین راه اینه که اصل رو به دست بیاریم و فرع رو از دست بدیم. انتخابِ از دست دادن، اون چیزیه که همه توش ضعف داریم. مسئله این نیست که طوری پیش بریم که همه چیز به دست بیاریم و هیچ چیزی از دست ندیم، نشدنیه. خیال باطله. مسئله انتخابِ آگاهانۀ چیزاییه که باید از دست بدیم. که صد البته هر چی اصل رو بیشتر و بهتر بشناسیم می‌تونیم تصمیمات بهتری بگیریم.

۹۵- سوء استفاده از سیستم پاداش‌دهی مغز

برای چی روبروی بچه‌ها از تنبیه و تشویق استفاده می‌کنیم؟ چون می‌خوایم آدم بهتر، قویتر باهوشتر، سریعتر، آرومتر و… بشه. دنبال اینیم صفات بهتری کسب کنه، دنبال این نیستیم بچه رو به خودِ پاداش گرفتن عادت بدیم. برای یه مربی خودِ پاداش یا تنبیه هدف نیست، هدف ارتقای کسیه که داره تربیت می‌شه. این تشویق کردن و پاداش دادن یکی از راه‌های تربیت یا به یه زبون دیگه تغییر رفتاره.

حالا فکر کن ما سازوکار این سیستم پاداش‌دهی تو ذهن و مغز رو کشف کردیم و داریم از این یافته علمی برای عادت دادن یه نفر به گرفتنِ خودِ پاداش استفاده می‌کنیم. یعنی هدف من از دادن پاداش به تو، تربیت و بهتر شدنت نیست، صرفاً سود خودمه. این روند باعث می‌شه «پاداش» مهمتر از «چه پاداشی» بشه. تو فقط دنبال پاداشی و اصلاً برات مهم نیست این پاداش چیه. دنبال یه چیزی هستی که دوباره باعث بشه دوپامین تو مغزت ترشح بشه تا دوباره اون حس سرخوشی و لذتِ دریافتِ پاداش رو حس کنی.

حالا اگه من بیام از این جریانِ کاملاً غیر ارادی و یه جورایی ذاتی، در جهت منافع خودم بهره ببرم درسته؟ اخلاقیه؟ اگه به عنوان یه بازاریاب یه کتاب بنویسم و این دستکاریِ سیستم پاداش‌دهی مغز رو تو قالب تکنیک‌های افزایش فروش ارائه کنم چی؟

۸۳- حکمت نافع برای اینترنت فِیمِس‌ها

خدايا به تو پناه مى برم كه برونم در ديده ها نيكو نمايد و درونم در آنچه از تو نهان مى دارم به زشتى گرايد، پس خود را نزد مردم بيارايم به ريا و خودنمايى كه تو بهتر از من بدان دانايى، پس ظاهر نكويم را براى مردمان آشكار دارم و بدى كردارم را نزد تو آرم تا خود را به بندگان تو نزديك گردانم، و از خوشنودى تو به كنار مانم. [نهج‌البلاغه، حکمت ۲۷۶]

۸۰- بترس ولی انجام بده

اگر از چیزی ترسیدی در همان چیز وارد شو زیرا شدت آزار خویشتن‌داری از آن، بزرگتر از آنست که می‌ترسی. نهج‌البلاغه.

۷۸

رقابت سرِ گرفتنِ سهم بازار بیشتر تا یه جایی سالم پیش می‌ره. از اونجایی که یکی از بازیکنا شروع می‌کنه به کلک زدن، بازی میفته رو دورِ نادور. دوری که از این به بعد باعث زشت‌تر شدنِ چهره‌ی بازیکنا می‌شه. منابع سریع‌تر و بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیره.

این منبع تا همین چند ده سال پیش “زمین” بود، ولی حالا منبع اصلی شده “انسان”. یعنی همه داریم سرِ هر چه سریع‌تر منهدم کردن خودمون با هم رقابت می‌کنیم. جالب نیست؟!

۷۳

تلاش برای دستیابی به اوج بهره‌وری اکنون یک دین است. دینی متشکل از کاهنان عالی‌رتبه (معلمان مدیریت زمان، متخصصان برنامه‌ریزی، کوچ‌های بهره‌وری) آموزه‌های مختلف (برنامه‌ها، ابزارها، متدها) و میلیون‌ها دیندار (شرکت‌کنندگان در کارگاه‌ها، هوادارن). [اندرو تاگارت]

۷۰- کارمندی خر است!

این جملات انگیزاننده که می‌گن تو مثل شیر باید بجنگی و کسب‌وکار خودتو بسازی و دیگه کارمند نباشی، چجوریه که “کارمند بودن” رو بد می‌دونن ولی “کارمند داشتن” رو خوب؟ یعنی مورد ظلم واقع شدن بده، ظلم کردن خوبه؟!

۵۷

من کمال‌گرا هستم یعنی من می‌ترسم!
کمال‌گرایی در حقیقت یه کلمه‌ی باکلاسه که باعث می‌شه احساس کنیم چون خیلی پرفکتیم خیلی کارارو نمی‌تونیم انجام بدیم. نه عزیزم، تو عالی نیستی، تو یه ترسویی که از همه ایراد می‌گیری و با این کلمه داری رو نقطه‌ ضعفت سرپوش می‌ذاری.

۵۴

هیچ‌وقت از رو بیکاری و فضولی پیجا و استوریای اینو اونو نبین. چون فضولی کار درستی نیست در هر صورت ذهنت بهم می‌ریزه. کار داری حرفی نیست، ولی اگه صرفاً داری اینو اونو چک می‌کنی که ببینی کی داره چیکار می‌کنه بی‌بروبرگرد فکرت کج می‌شه. کمترینش حسادت، رقابت، من چرا ندارم و چیزای این شکلیه.

۵۲

هر تیکه محتوایی که می‌بینی داره می‌گه: می‌شه چند دقیقه از وقتتو بهم بدی؟ وقت یعنی زندگی.
هر تیکه محتوا بخشی از زندگیتو می‌خواد. تنها داریی حقیقیت.
حواست باشه داری کجا خرجش می‌کنی. الکی خرج کردنش یعنی طلا دستته و چون ارزششو نمی‌دونی داری جای پشگل می‌دی می‌ره.

۵۰

باید آهسته و پیوسته بری. ولی چون خودتو الان بازنده می‌دونی و می‌خوای برسی به نقطه‌ی موفقیت تا برنده بشی، عجله می‌کنی. خودِ حرکت تو مسیر موفقیته و مسیر خودتی. دقت کن!

برچسب‌ها: ذهنیت | زندگی | کار | موفقیت