یکی از مشکلات اساسی شبکههای اجتماعی اینه که نشانههای توقف ندارن. مثل کتاب و مجله و فیلم و سریال نیستن که یه جایی برسه که بفهمیم تموم شد، بذاریم کنار. توشون گرفتار اسکرول بینهایت میشیم و همین نبودِ نشونههای توقف باعث میشه کلی وقت براشون بدون اینکه حواسمون باشه صرف کنیم. بهنظرم نهتنها نشونههای توقف از جریان پخش محتوا حذف شده، بلکه ناخواسته از ارتباطاتم حذف شده. تمام چتای ما همیشه بازه، چیزی وجود نداره که نشون بده اینجا ما ارتباطمون قطع شد(مثل خداحافظی و جدا شدن از هم تو ارتباط رودرو یا فیزیکی). تو ساعت ۱۲ شب به من پیام میدی و من ۸ صبح جواب میدم، تو ساعت ۲ بعدظهر میبینی و من ۴ ساعت بعدش… همین روال رو تو طول هفته و ماه و سال ضرب در چند نفر یا چند ده نفر کن. همیشه در دسترسیم(البته بهتره بگیم: باید باشیم). بهخاطر شدت اتصالمون به هم، هیچکس تنها نیست(شعار همراه اول)، اما چون این رابطه طبیعی نیست، طبیعتاً تنها و مجازاً همیشه با هم در ارتباطیم.
۷۶- اثرگذاری رسانه
رسانه روی محتوا اثر میذاره (یه چهارچوب با محدودیتهای خاص). محتوای تغییر یافته تحت تاثیر رسانه، باعث تغییر ذائقۀ مصرفکننده میشه. این ذائقه باعث تغییر محتوا از سمت تولیدکننده میشه. این چرخه مدام تکرار و هِی تشدید میشه (تولیدکننده چیزی رو تولید میکنه که مناسب ذائقۀ مخاطب باشه، ذائقهای که توسط محدودسازی و جهتدهیِ غیر مستقیم رسانه روی محتوا به وجود اومده). رسانۀ جدید همهگیر میشه. فرهنگ تغییر میکنه، و همهی اینا زیر سرِ رسانهس، نه محتوا.
برچسبها: آینده | اینترنت | تولید محتوا | رسانه | زندگی | شبکههای اجتماعی
۶۶
افکارِ با قابلیتِ اشتراکگذاری یکی از مهمترین عواملِ هویتساز برای بشرِ امروز است.
فرض کن دماوندو برا اولین بار قله زدی و هیچی ازش منتشر نکردی. قله زدنت بیمعنی نمیشه؟! تو عصر شبکههای اجتماعی چیزایی مهم هستن که قابل اشتراکگذاری باشن. وقتی مدل فکر کردنت عوض شد، توام عوض میشی.
برچسبها: اینترنت | بلاگر | شبکههای اجتماعی
۴۵- توهم باختن درصورت عدم اتصال
ترس از دست دادن اطلاعاتی که لحظه به لحظه دارن بهروز میشن همون چیزیه که باعث میشه روزانه چندین و چند بار به بهانههای مختلف گوشیِ متصل به اینترنتتو بگیری دستت و خودت رو به جریان دائمیِ اطلاعاتِ کم اهمیت وصل کنی.
برچسبها: اطلاعات | اینترنت | سواد رسانه | فومو
۲۸
دارپا (DARPA) مخفف آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفتهی دفاعی که سال ۱۹۵۸ تاسیس شده و با بودجه و زیر نظر وزارت دفاع آمریکا کار میکنه. یکی از پروژههای این آژانس آرپانته (ARPANET). آرپانت اولین شبکهی کامپیوتریه که اساس همین اینترنتیه که الان داریم. اولین پیامی که توی این شبکه ارسال میشه برمیگرده به سال ۱۹۶۹ که از دانشگاه کالیفرنیا لسآنجلس حرف L و O برای یه کامپیوتر دیگه توی دانشگاه استنفورد ارسال میشه. این شبکه یکی از اولین شبکههای ارتباطی کامپیوتریه که بر اساس ارسال و دریافت Packet و از پروتکل TCP/IP استفاده میکرده.
۲۲
یه جا تو میگی این سنگ با ارزشه. راحت تبدیل به پول میشه. اصلاً خودشو میشه با یه چیز دیگه مبادله کرد. خب میری زمین رو میکنی که اون سنگو پیدا کنی. حالا فکر کن یه سرزمینی پیدا شده که توش پر از این سنگای قیمتیه. هزاران نفر میریزن اونجا و سعی میکنن تو استخراج این سنگ قیمتی از بقیه جلو بزنن. چی میشه؟ به سال نمیکشه کل اون سرزمین نابود میشه. حالا یه ارز جدید اومده به اسم “توجه”. این توجه قابلیت تبدیل شدن به پول رو داره و از آدما استخراج میشه. حالا یه عده دارن سرِ استخراجش با هم رقابت میکنن! مشکل اینجاست.
برچسبها: اقتصاد توجه | اینترنت | توجه | شبکههای اجتماعی | گوگل
۱۶
نیکلاس کار تو کتاب کمعمقها (the shallows) آورده: اوایل که کتاب دراومده بود چون الفبا پیچیده بود و سرهم مینوشتن، کسایی که کتاب میخوندن با صدای بلند میخوندن. یکم که گذشت و الفبا و شکل کتاب تغییر کرد “صامتخوانی” رواج پیدا کرد. این قضیه باعث شد از طرف نویسندهها “خلوتنویسی” دربیاد. اینکه توی خلوت مینوشتن نه به صورت دیکته به یه نفر دیگه باعث شد دایرهی لغات افزایش پیدا کنه و کلی شکوفایی ادبی و علمی به وجود بیاد. ادامه میده، حالا (سال ۲۰۱۰ داره اینارو میگه) با اومدن کیندل و اتصالش به اینترنت تو آینده شاهد این هستیم که با هم به صورت گروهی کتاب میخونیم. من حاشیه میزنم روی کتاب تو میبینی. در حال خوندن کتاب با بقیهی کسایی که در حال خوندن کتاب هستن چت میکنیم. خلاصه میشه یه شبکهی اجتماعی.
در نهایت یه جمله میگه که این مقدمه رو برای اون آوردم. میگه: [در این وضعیت] نویسندگی وسیلهای برای ضبط وراجی خواهد شد!
برچسبها: آینده | اینترنت | تولید محتوا | عصر دیجیتال | کتاب | کمعمقها | نویسندگی
۱۵
یووال نوح هراری میگه ما تو عصر بیست و یکم از فقر فلسفی رنج میبریم و نیاز داریم به دیدگاههای جدید. میگه تمام چیزایی که الان به عنوان اصول فکری و فلسفی داریم، همشون برای قرن هجدهمه. سوال اینه که آیا انسانِ عجولِ سطحیِ دنبالِ سرگرمیِ قرن بیست و یک، اصلاً توان تولید ایدهی جدید فلسفی رو داره؟ آیا این همه اختراع و اکتشاف و فکر توی اون دوره، به خاطر رونق کتاب نوشتن و کتاب خوندن نبوده؟ آیا ادامهی مصرف محتواهای به شدت کوتاه باعث نمیشه انسانِ عصر اینترنت توان نظریهپردازی رو از دست بده؟ آیا پر شدن ریزترین لحظات عمر یه آدم با سرگرمیهای ارزونِ جذاب که صرفاً سرگرمکننده هستن و ذهن رو مصرفکننده محض بار میارن، فرصتی برای فعالیت ذهن که بخواد چیزی تولید کنه میدن؟ اگه بدن آیا ذهن توان تولید محتوای عمیقی رو داره که مثل ایدههای قرن هفده و هجده تا صدها سال اثرگذار باشه؟
برچسبها: اینترنت | تولید محتوا | عصر دیجیتال | فلسفه | محتوا | یووال نوح هراری
۷
بنا به تشنه بودنه نه سیراب شدن. گوگل و اینترنت چون مبنا رو سیراب شدن گرفتن نتیجهشون این شده که به آدما توهم سیراب شدن دادن. توهم دانایی. وقتی یه سؤالی تو ذهنت شکل میگیره و فوری توی گوگل سرچش نمیکنی که یه سری جواب سطحی دمدستی بگیری، تشنه میمونی. مطمئناً تو نگاه اول رسیدن به جواب هر چه زودتر اتفاق بیفته باعث میشه تو نسبت به موضوع آگاه بشی و این عالیه. تو آگاه شدی، ولی این آگاهیِ سطحی باعث میشه تو دیگه دنبال کشف عمیقتر موضوع نباشی. به کم راضی میشی. اختلاف بین دریافت سطحی سریع با دریافت عمیق ولی دیره. آب کم جو تشنگی آور به دست، تا بجوشد آبت از بالا و پست. یه جا تو از بیرون با لیوان آب میریزی، یه جا تو به چشمه میرسی که از تو میجوشه و بیرون میزنه. اون مقلد میسازه، این محقق. اون انسان رو عجول میکنه، این صبور. اون آدمو تو سطح پهن میکنه، این عمق میده.
البته میشه موضوع رو از این جهت هم بررسی کرد که آیا کلاً میشه انسان سیراب بشه؟ یعنی سیراب شدن به شکل مطلق که انسان به جایی برسه که دیگه تشنهی فهم و آگاهی و دانش نباشه ممکنه؟ اگر برسیم به جایی که دانش نامتناهی بشه، سیراب شدن به شکل مطلق امکانپذیر نمیشه، اون وقت تشنگی میشه حقیقت و سیراب شدن میشه مجاز. دقت کن!