تو این پست نظرات آدمای مختلف در مورد اینکه شبکههای اجتماعی شبیه به چی هستن رو یه جا جمع کردم.
این موضع از این جهت مهمه که شبکههای اجتماعی رو شبیه به هر چی بگیریم نوع برخوردمون باهاش عوض میشه.

۱- شبکههای اجتماعی مثل چاقو هستن
این شایعترین مثالیه که بین عموم مردم رایجه: شبکههای اجتماعی مثل چاقو میمونن. هم میتونی باهاش آدم بکشی، هم میتونی باهاش میوه پوست بکنی.
در اصل این تمثیل برای تبرئۀ شبکههای اجتماعی از جهتدار بودنه. یعنی این تشبیه میخواد بگه شبکههای اجتماعی ذاتاً خنثی و بیطرفن و بسته به نوع استفادۀ ما خوب یا بد میشن. من بد استفاده کنم بد، و اگه خوب استفاده کنم خوبن.
اگه شبکههای اجتماعی رو چاقو بگیریم، هر بلایی که سرِ کاربرا بیاد تقصیر خودشونه. اوه پسر، این که یه فناوریِ خنثیس، تو حتماً ازش بد داری استفاده میکنی که حالتو خراب کرده یا از زندگی ساقطت کرده!

۲- شبکههای اجتماعی مثل سیگار هستن
بعضیا صنعت پلتفرمهای اجتماعی رو با صنعت تنباکو مقایسه میکنن.
همونطور که وقتی سیگار اون اوایل اومده بود کسی از عوارضش خبر نداشت و همه فکر میکردن خوبه و بعد از شاید چند دهه آسیبهاش مشخص شد، شبکههای اجتماعی هم الان مثل اوایل تنباکو هستن.
با این دید شبکههای اجتماعی ذاتاً مضر و امکان استفادۀ بدون آسیب از اونا وجود نداره. مگه تو شرایط خیلی خاص.
قاعدۀ این تمثیل اینه که ضررش بیشتر از نفعشه و مربوط به ذات و ساختار پلتفرمه. یعنی پلتفرم چه کاربر توش محتوای خوب ببینه، چه محتوای بد، به خودیِ خود مضره.
اگه با این دید به شبکههای اجتماعی نگاه کنیم باید دنبال تعطیلی شبکههای اجتماعی و آگاهسازی مردم برای خروج از اونا باشیم. مثل چندین و چند کتابی که با این هدف نوشته شده.

۳- شبکههای اجتماعی مثل شکر هستن
تو این مثال شبکههای اجتماعی تبدیل میشن به چیزی که برای ما ضرورین و استفادۀ بیش از حد از اونا ضرر داره.
درست مثل شکر که نمیتونیم ازش استفاده نکنیم و اگر استفاده نکنیم دچار مشکل میشیم، شبکههای اجتماعی هم برای تدوام این تمدنی که ساختیم ضرورین و زندگی تو عصر دیجیتال بدون اونا امکانپذیر نیست. ولی از طرفی استفادۀ بیش از حدش هم خطرناکه.
توی این نظر برخلاف مثال سیگار که نه ضروری بود و نه مفید، شکر هم ضروریه و هم مفید، ولی اگر به اندازه باشه.
اگه کاربرا این دیدگاه رو نسبت به شبکههای اجتماعی پیدا کنن دوباره بارِ آسیب میفته گردن کاربرا. مثل مثال چاقو. یعنی اگه شبکۀ اجتماعی باعث بشه سلامت روانِ شخصی به هم بخوره، مسئول خودِ شخصه نه شبکه اجتماعی.
تفاوتش با چاقو اینه که چاقو ضروری نبود و این ضروریه. یعنی حتماً باید مصرف کنی ولی به اندازه.

۴- شبکههای اجتماعی مثل رنگای ساختمونی هستن
بعضیا میگن اول که رنگای ساختمونی اومدن خیلی مضر بودن. اما این باعث نشد مردم دیگه خونهشون رو رنگ نزنن. بلکه قوانینی وضع شد تا رنگهای بیضرر تولید بشه.
توی این ذهنیت ما شبکههای اجتماعی رو دارای ضررِ ذاتی میگیریم و از طرفی قائلیم به اینکه ضروری هم هستن، ولی نه ضرورتی مرتبط با نیازهای اولیۀ ما. بلکه تو پلههای بالاتر هرم نیازها جا دارن. یعنی با تعطیل شدنشون زنده میمونیم ولی مثلاً زیبایی نخواهیم داشت.
راه حل توی این تمثیل تو لایۀ سیاسی دنبال میشه. شبکههای اجتماعی ضررشون بیشتر از نفعشونه ولی باعث میشن زندگیامون باحالتر بشه، ولی نیاز به وضع قوانین جدید داریم تا ضررشون تا حد ممکن کم بشه. طوری که نفعش بیشتر از ضررش باشه.
اینجا اگه کاربری آسیب ببینه تقصیر خودش نیست، اول تقصیرِ قانونگذار و مجریِ قانونه، دوم شبکۀ اجتماعی.

۵- شبکههای اجتماعی مثل داروهای مُسَکِّن هستن
برگشتِ این مثال به نوع طراحی و دیزاین شبکههای اجتماعیه.
حرف اینه که شبکههای اجتماعی به لحاظ ساختاری شبیه به داروی مسکن ساخته شدن نه ویتامین یا دارویی که باعث درمان بشه.
شبکههای اجتماعی برای اینکه بتونن کاربرای بیشتری داشته باشن و بیشتر توی برنامه نگهشون دارن شبیه به مسکن دیجیتالی طراحی شدن. وارد زندگی روزمرۀ کاربر میشن و مسئول تسکین التهاب یکی از دردهای روانیِ خفیفِ روزانهش میشن.
اینجوری شبکۀ اجتماعی سودش توی درمان نشدنِ کاربر و همیشه معتاد نگه داشتنشه.
این تشبیه در ظاهر شبکههای اجتماعی رو به لحاظ ساختار مفید میدونه چون مثل هزاران داروی مسکنی هست که الان اطرافمونه، ولی با کمی دقیق شدن مشخص میشه که تفاوت این مسکن با مسکنهای دیگه اینه که اون مسکنها هدف نهاییشون تسکین موقتی درده، بر خلاف شبکههای اجتماعی که حیاتشون به استفادۀ مکررِ کاربرا بستگی داره.
توی این جریان کاربر با چیزی روبروئه که براش ضروری نیست ولی تسکیندهندهست. میتونه درد رو تحمل کنه یا روش دیگهای پیدا کنه یا اینکه از این مسکن استفاده کنه. اگر ضرری متوجه کاربر بشه تقصیرِ خودش و انتخاب خودشه و با نگاه دقیقتر کاربر در مقابلِ پلتفرم خلعِ سلاحه.
یکی از دلایلی که کاربر رو مقصر نمیدونه عدم صداقت پلتفرم دربارۀ نوع عملکردشه. کاربر نمیدونه این پلتفرم درصدد تغییر رفتار و عادتسازیه، در صورتی که در مقابل، برای مصرف تمام مسکنهای دیگه از قبل کاملاً متوجهه که داره چیکار میکنه. همین موضوع باعث میشه اون اوایل مدام خودشو کنترل کنه که گرفتار نشه.
نظرت چیه؟
به نظرت شبکههای اجتماعی رو باید شبیه چی بگیریم؟
مطالب مشابه
آسیبهای شبکههای اجتماعی از زبان تریستان هریس
معرفی کتاب بدون فیلتر، + ۴۰ نکتۀ جالب از متن کتاب داستان اینستاگرام
مرور کتاب دنیای قشنگ نو: اعتیاد، شرطیسازی و رویای هپینس دائمی در دوران ما
مصاحبه مجله وایرد با یوال نوح هراری و تریستان هریس
چرا صفحههای نمایش ما را کمتر خوشحال میکنند – آدام آلتر
پاتریک خرکار – پلتفرم، قانون، آزادی و خدایگان الگوریتم